ترور (سردار سپهبد شهید حاج قاسم) سلیمانی؛ هم غیرقانونی و هم غیراخلاقی
ترجمه: دکتر سید جعفر اسحاقی ، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
«آیا کشتن (شهادت سردار سپهبد حاج قاسم) سلیمانی قابل توجیه است؟»
(?Was Killing Suleimani Justified) عنوان مطلبی است که پیتر سینگر (PETER SINGER)، فیلسوف اخلاق زیستی اهل استرالیا و استاد دانشگاه پرینستون ایالات متحده آمریکا در تاریخ 6 ژانویه 2020 در وبگاه (https://www.project-syndicate.org) منتشر کرد.
مطابق نظر سینگر، مقامات آمریکایی برای موجه جلوه دادن ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران دو استدلال ارائه دادهاند:
1. موجه بودن کشتن آدمهای بد و تروریست [از نظر مقامات آمریکایی]
2. موجه بودن کشتن اشخاص، با هدف جلوگیری از خطر قریب الوقوع [از نظر مقامات آمریکایی]
سینگر با استدلالهایی که ارائه میدهد ثابت میکند که توجیه نخست خلاف اصل پذیرفته شده "حاکمیت قانون" است و توجیه دوم اختصاص به زمان "جنگ" دارد. با توجه به اینکه کنگره آمریکا -به عنوان یگانه مرجع اعلام جنگ مطابق قانون اساسی این کشور- تاکنون چنین جنگی را به ایران اعلام نکرده، توجیه دوم نیز پذیرفته نیست. او نهایتا نتیجه میگیرد که ترور سردار سلیمانی غیرقانونی و غیراخلاقی بوده است.
مختصر پاسخ های سینگر به توجیهاتی که مقامات آمریکایی پس از ترور سردار سلیمانی مطرح کردند، به قرار زیر است:
توجیه نخست:
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا استدلال کرده است که سلیمانی به مدت 20 سال "معمار اصلی" حملات تروریستی ایران بوده و "608 آمریکایی را تنها در عراق کشته است."
سینگر پیشفرض را مفروض می گیرد:
1. هر انسانی «حق زندگی» دارد.
2. حق زندگی فقط از «انسانهای بیگناه» محافظت میکند.
سپس میپرسد چه کسی گناهکار بودن یا نبودن اشخاص را قضاوت میکند؟ و پاسخ میدهد اگر ما از "حاکمیت قانون و نه حاکمیت اشخاص" طرفداری میکنیم، چنانکه آمریکاییها مدعی اند، باید فرایندی قانونی برای احراز جرم وجود داشته باشد.
اینجا دو اشکال وجود دارد که حاکمیت قانون را نقض می کند: اولا آمریکا به صلاحیت دادگاه کیفری بین المللی (ICC) به عنوان یک مرجع صالح برای قضاوت درمورد گناهکار یا بیگناه بودن اشخاص تن نداده و نمیدهد.
از سال 2002، دادگاه کیفری بین المللی به دنبال اعمال این فرآیند در سطح جهان است. ICC موفقیتهای چشمگیری در محاکمه عاملان جنایات جنگی (war crimes) و جنایات علیه بشریت (crimes against humanity) داشته است، ولی قلمرو صلاحیت این دادگاه محدود است و ایالات متحده با امتناع از پیوستن به 122 کشور دیگر که صلاحیت آن را پذیرفته اند، هیچ کمکی به توسعه صلاحیت آن نکرده است.
ثانیا، قتلهای برونمرزی بدون رعایت تشریفات قانونی و نظارت سایر قوای مقننه و قضایی، به وسیله قوه مجریه انجام می شود.
در پی ترور سلیمانی، اگنس کلمرد (Agnès Callamard)، گزارشگر ویژه اعدامهای غیرقانونی و خودسرانه در دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، اعلام کرد که هیچ گونه نظارتی بر قتلهای هدفمند که در خارج از مرزهای یک کشور انجام می شود وجود ندارد.
قوه مجریه به سادگی یعنی بدون طی هیچ گونه فرآیند تشریفات قانونی (دادرسی عادلانه) و یا تأیید قوای دیگر حکومت، درباره اینکه چه کسی باید کشته شود، تصمیم میگیرد. پذیرش چنین اقدامی، یافتن هرگونه امکان اعتراض اصولی نسبت به قتلهای مشابهی که توسط سایر کشورها برنامهریزی شده یا انجام شدهاند، را دشوار میکند.
اگر ایالات متحده در دفاع از ترورهای خود بگوید که واقعا آدمهای بدی را هدف قرار میدهد. این استدلال یعنی حاکمیت اشخاص بالاتر از حاکمیت قانون است.
توجیه دوم:
توجیه دیگری که پنتاگون برای این قتل ارائه داده "ممانعت از برنامهریزی حملات بعدی ایران" است.
اولا، ادعاهای آمریکا درباره اقدامات سردار سلیمانی دقیقا با حمله "قریب الوقوع" که برای توجیه اقدام در دفاع مشروع (self-defense) طبق قوانین بینالمللی ضروری است، منطبق نیست.
ثانیا، در این حمله افراد دیگری هم کشته شدهاند - طبق گزارشها، در مجموع هفت نفر جان خود را از دست دادند - که این مرگها بهوضوح قتلهای غیرقانونی بوده است.
ثالثا، این اختیار در صورت وجود جنگ بین آمریکا و ایران قابل پذیرش است.
رابعا، قانون اساسی آمریکا اختیار اعلام جنگ را به کنگره این کشور داده است و کنگره تاکنون به ایران اعلام جنگ نکرده است.
برخی از مقامات آمریکایی ترور سردار سلیمانی را ساقط کردن هواپیمای حامل دریاسالار ژاپنی ایزوروکو یاماموتو (Isoroku Yamamoto) در حال بازدید از نیروهای ژاپنی در اقیانوس آرام، در سال 1943 مقایسه کرده اند. این مقایسه در صورت صحیح است که دو کشور ایران و آمریکا در حال جنگ بوده باشند؛ اقدام به زدن هواپیمای یاماموتو در اواسط جنگ جهانی دوم، بیش از یک سال پس از حمله ژاپنیها به پرل هاربر، رخ داد.
نهایتا سینگر نتیجه می گیرد اگر این قتل [ترور سردار سلیمانی] اقدامی جنگی نبوده، پس به عنوان ترور غیرقانونی که برای جلوگیری از حمله قریبالوقوع ضرورت نداشته، هم غیرقانونی و هم غیراخلاقی بوده است.
ترجمه: دکتر سید جعفر اسحاقی ، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
منبع:
https://www.project-syndicate.org/commentary/suleimani-assassination-legally-ethically-unjustified-by-peter-singer-2020-01?fbclid=IwAR2yM529ZIPj4bmRkSH8YV4MU3p07_GEwCylMEBWOMsAx5W4_4vlOlAn7yQ
- ۰ نظر
- ۲۳ دی ۹۸ ، ۲۰:۱۸